نقد فیلم های جشنواره فیلم فجر | علف زار و شادوران ؛ معمایی در برابر کمدی
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۶۹۶۰
سید سعید هاشمزاده در یادداشتی فیلمهای علف زار و شادوران را که در دومین روز جشنواره فیلم فجر اکران شد مورد بررسی قرار داده است. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- سید سعید هاشم زاده در نقد فیلم های دومین روز جشنواره فیلم فجر درباره فیلم علفزار نوشت:
«علف زار» یک معمایی دادگاهی
کمبود درام کاراگاهی، ورزشی، معمایی و دادگاهی در سینمای ایران، در همین دو روز اول جشنواره رفع شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم با دردسر شخصی یک بازپرس شروع میشود، دردسری که یکی نبوده دو تا میشود، افسر فرستاده او به شکلی غیر تعمدی کودکی را مورد هدف قرار میدهد و به دردسر میافتد و از سوی دیگر بازپرس ما باید به تهران انتقالی بگیرد. یکی از این دو گره همان بخش نخست فیلم به فراموشی سپرده میشود، در واقع داستان کودک دیگر پیگیری نشده و جز یک تصویر در بخش پایانی دیگر چیزی از آن که اهرم فشاری قدرتمند در برابر شخصیت امیر حسین بود نمیبینیم. اما گره دوم شخصیت ما از همان اول تا پایان کار یقه مخاطب و خودش را میگیرد اما این گره نیز در حد تیتر است. زیرا انگیزه انتقالی گرفتن امیر حسین برای ما در ابهام میماند و تبدیل به مسأله نمیشود. از این دو گره که مربوط به شخصیت اصلی مان است که بگذریم، گرههایی که در شروع داستان با آنها درگیر هستیم، ماجرای محوری آغاز میشود. یعنی پرونده تعرض در یک باغ که گریبان دو خانواده متهم و شاکی را گرفته اما خانواده شاکی بهخاطر ترس از آبرو میخواهد کنار بکشد. امیرحسین در گردابی دیگر میافتد و این گردابها یک به یک به درام افزوده میشود. این روند تدریجی اطلاعات در داستان درام معمایی را قوی میکند و لایههایی پس از دیگری به مسائل این پرونده افزوده و کم میشود. بحران اساسی اما هنوز درباره مواجهه بازپرس ما با پرونده است. دو راهی که یا بنا به دستور بالا باید پرونده را مختومه کند یا باید عادلانه چیزی را که میبیند قضاوت کند. این دوراهی مهمترین اصل درامپردازی برای شخصیت است. یا به قول سارتر اصل کشمکش دراماتیک است.
با تمام این پرداختهای درست در دل داستان «علف زار»، فیلم از جایی لطمه میخورد که ماجرا یا حادثه را که گره ایجاد کرده، فدای شخصیتپردازی میکند. شخصیتهای نمایشی که هیچکدام جز یک نفرشان، شخصیت عروس خانواده، مسئلهاش برای ما تبدیل به بحران نمیشود. اطلاعات کم، نشانههای کلی و ارجح دانستن پرونده در نسبت به پرداخت کاراکترها لطمه بزرگی به نزدیک شدن مخاطب به فیلم زده است.
این دور ماندن از کاراکترها، دقیقاً در دور ماندن از پرونده نیز صدق میکند. اتفاق و فاجعه اصلی را میشنویم اما نه با جزئیات بلکه با کلیاتی که پیش از این درباره چنین پروندههایی شنیدهایم. داستان از شخصیتها فاصله گرفته و کلیتی از آنها را برای ما میسازد اما دوربین به آنها نزدیک است. همانطور که کلیاتی از فساد دادگاهی و تنها یک نمونه را برجسته میکند و به قول معروف فیلم، تا دم در نقد مهمی میرود و باز میگردد. این محافظه کاری هم در پرداختن به فاجعه وجود دارد و هم در نقدی که میتوانست برگ برنده اثر باشد؛ اما از حق نگذریم تا همینجا هم بد نبود.
و نکته آخر، چرا اسم فیلم علف زار است؟
رادان: "علفزار" فیلمی عدالتخواهانه است/ دانشی: میخواهم ژانر جنایی را در سینما ادامه دهمهاشم زاده درباره فیلم «شادروان» نیز نوشت:
کمدی موقعیت از منظر نگارنده، سخت و در عین حال قابل درکترین کمدیهاست که اجرای خوبش میتواند تضمینی برای یک فیلم ماندگار باشد. شادروان در یک سوم آغازین خود یک کمدی موقعیت است. موقعیت هم از دل تم فقر و موضوع پول میآید. خانوادهای که کارت پدر مرحومشان مسدود شده است و حالا برای پول باید تلاش کنند و به این در و آن در بزنند. مسائل عقلانی و منطقسازی برای چنین موقعیتهایی فانتزی و لحن کمدی را کمرنگ میکند بنابراین در مواجهه با «شادروان» نباید علت و معلول یک درام واقعگرایانه را معیار قرار داد و درباره شبکه استدلالی متن سخن گفت و به نظر باید با جهان فانتزی آن که کاریکاتوریست و از دل واقعگرایی بیرن میآید همراه شد و شادوران در یک سوم اولیه این اجازه را به ما میدهد؛ اما باقی اثر و دو سوم انتهایی آن با ورود درام به یک ماجرای عاشقانه و رمانس که نه رمانس کاملی است و نه ضرورتی در دل این موقعیت کمدی دارد، موجب میشود که موقعیت و کاراکترها از دست بروند.
در واقع ماجرای عاشقانه دختر افغان، میتوانست خرده قصهای باشد که کاریکاتوریزه شود و در دنباله داستان محوری پیش برود. اما این اتفاق نیفتاده و فیلم لحن عوض میکند و به طبع از ریتم یک کمدی موقعیت خارج و گاه در دل یک ملودرام میلغزد . فیلم حسین نمازی در آخر یک ایثار و جان فشانی را تصویر میکند که پیامیاخلاقی دارد. اما این پیام نه با موقعیت همسان است و نه در راستای گره اصلی فیلم است. در واقع گمان میرود که فیلمنامهنویس نتوانسته است تا گره مرکزی و موقعیت محوری خود را در دل یک داستان بلند و برای یک فیلم بلند طراحی و پرداخت کند و با اضافه کردن داستانک عاشقانه و تبدیل آن به داستان محوری نیمه دوم فیلم جایگزین و داستانی دوم را بازگو میکند که همانطور که بیان شد ضرورتی در تعریف گسترش یافته آن دیده نمیشد؛ این عدم ضرورت نه تنها ضربهای مهلک به جان مایه ژانر اثر زده است بلکه داستان را از شادروان، مرگ پدر، به سمت و سوی یک ازدواج و از خود گذشتگی پرتاب کرده است، که دو نگاه و تم متفاوت از یکدیگرند.
نگاهی به فیلم "شادروان"| خلق موقعیتهای خندهدار بدون داستانی گیرانمازی: "شادروان" ملودرامی شیرین است / واکنش رضا رویگری به ادعای آقازاده بودن تهیهکننده "شادروان"نتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر فیلم های جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر فیلم های جشنواره فیلم فجر علف زار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۶۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزدم برای فسیل کم بود
به گزارش همشهری آنلاین، هفته گذشته بیانیه صنفی انجمن فیلمنامهنویسان خانه سینما منتشر شد که در آن علیرغم اذعان به کم بودن دستمزدهای پیشنهادی نویسندگان برای سال پیشرو، قیمتهای پایه برای نگارش فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی اعلام شد.
در این بیانیه دستمزد نوشتن یک فیلمنامه کامل سینمایی ۵۰۰ میلیون تومان و بالاترین رقم بود. دستمزد نگارش هر قسمت سریال تلویزیونی ۸۰ میلیون تومان و جالب آنکه این رقم برای هر قسمت سریال نمایش خانگی، ۱۲۰ و ۱۵۰ میلیون تومان اعلام شده بود. به بهانه این بیانیه و ارقام اعلام شده با حمزه صالحی، نویسنده و فیلمنامهنویس فسیل و بسیاری از فیلمهای کمدی چند سال اخیر به گفتوگو نشستیم.
صالحی در واکنش به قیمتها و درصد تحقق آن برای نویسندگان گفت: با توجه به اینکه رقم دستمزد برای کارگردانها و بازیگرها افزایش پیدا کرده طبیعتا قیمت نوشتن فیلمنامه هم باید افزایش پیدا کند. اگر دو سال پیش قیمت نوشتن یک فیلمنامه ۷۰ میلیون تومان بود برای شرایط فعلی طبیعتا باید بیشتر باشد اما من فکر نمیکنم اعداد اعلامی جدید هم محقق شود. در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد
صالحی ادامه داد: واضح است که ما سازوکار درستی نداریم. در دنیا مبلغ دستمزد برای فیلمنامهنویس، یک درصدی از قیمت پروژه است؛ مثلا در ترکیه بین ۷ تا ۱۱ درصد پروژه را به فیلمنامه اختصاص میدهند اما اینجا اینگونه نیست.
جزئیاتی تازه درباره سال گربه و بهرام افشاری | کمدی متفاوت در سینمای ایران ارگانها و دفاتر خصوصی این ارقام را جدی نمیگیرندنویسنده فیلم بخارست با بیان آنکه با اعلام ارقام از سوی انجمن مخالف نیست، توضیح داد: من مخالف این نیستم که عدد اعلام شود اما مکانیسم اجرایی برای محقق کردن آن نداریم. باید تکلیفی به ارگانها اعلام شود و دفاتر خصوصی سازوکاری داشته باشند تا ملزم شوند این عدد را رعایت کنند. تا وقتی که هیچ تکلیفی به عهده ارگانها یا تهیهکننده نباشد با شما چانه میزنند و آن عدد را دریافت نمیکنید. در پلفترم ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژه های خاص و تاریخی
این نویسنده در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق بیشتر برای نویسندهها در سینما رخ میدهد، افزود: کارگردان باید مجوز بگیرد تا نامش به عنوان کارگردان یک اثر ثبت شود ولی در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد.
حمزه صالحی نویسنده فیلم «فسیل»او ادامه داد: از این رو در بازار قیمتشکنی اتفاق میافتد و اگر میزان دریافتی شما عدد بالایی باشد با شما کار نمیکنند چراکه قیمتهای خیلی پایینتری وجود دارد. قیمت را نصف میکنند و با یک فیلمنامهنویس دیگر کار میکنند.
نویسنده فیلم انفرادی با اشاره به نقش انجمن فیلمنامهنویسان گفت: در کانون فیلمنامه تعامل وجود دارد و مشکل از سوی آنها نیست. کانون باید برای ارشاد مکانیسمی تعریف کند تا این را یک تکلیف برای ارگانها و دفاتر بداند. حتی نه برای سقف قیمت اما حداقل برای کف دستمزد یک عددی تعیین شود.
در این بیانیه حتی قیمتها به تفکیک ژانر نوشته نشدهاند!صالحی بیانیه منتشرشده را فاقد دستهبندی دانست و ادامه داد: در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری دستهبندی نشدهاند و کسوت و سابقه نویسنده دسته بندی نشده است. مشکل اجرایی همین است که یک عدد برای تمام شرایط اعلام میشود؛ در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند. در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری و کسوت و سابقه نویسنده، دسته بندی نشده اند. در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند
وی افزود: من هم اگر فیلمنامه اجتماعی بنویسم با قیمت کمتری این کار را میکنم چراکه سینمای اجتماعی، سینمای حمایتی است. همه میدانیم که بودجه تهیهکننده برای چنین آثاری، مانند فیلم کمدی نیست، حتی بازیگری که برای فیلم کمدی ۳ میلیارد پیشنهاد میدهد برای فیلم اجتماعی با ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان هم کار میکند.
او با اشاره به وضعیت متفاوت در پلتفرمها، دستهبندی دستمزدها را مهم دانست و افزود: در پلفترم، ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد آنجا میتوان این نسبت را برعکس کرد یا به هم نزدیک کرد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژههای خاص و تاریخی.
فیلمنامه اجتماعی با ۵۰ تا ۷۰ میلیون خرید و فروش میشودنویسنده تگزاس۲ با بیان اینکه ارقام اعلام شده حتی به فیلمهای کمدی هم تعلق نمیگیرد، گفت: در ژانر کمدی شاید من جزو کسانی باشم که دستمزد مناسبتری دریافت میکنم اما این قیمتی که اعلام شده حتی به من هم تعلق نمیگیرد. دستمزد نوشتن فیلمنامه اجتماعی خیلی از این کمتر است و در جریانم که با ۵۰ یا ۷۰ میلیون فیلمنامه اجتماعی خرید و فروش میشود.
صالحی در نهایت با اشاره به پرفروشترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب یعنی فسیل که نوشتن فیلمنامه آن برعهده خودش بوده، گفت: در پروژه فیلم فسیل با فروش میلیاردی که داشت هم قیمت نگارش سال گذشته، به من تعلق نگرفت. من خیلی وقت است با آقای عامریان کار میکنم و رویه ایشان به این ترتیب است که وقتی فیلمی میفروشد، خودشان یک هدیه در نظر میگیرند.
کد خبر 849248 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهرههای مشهور