«سگ بند» ۲۵ میلیارد تومانی شد/عبور «شادروان» از مرز ۸ میلیارد فروش
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۸۸۸۱۷
اکران نوروزی سینماهای کشور با نمایش هفت فیلم از هفته پایانی اسفند ماه سال ۱۴۰۰ آغاز شده و تاکنون فیلم سینمایی «سگ بند» با عبور از مرز ۲۵ میلیارد تومان فروش در رتبه نخست این جدول قرار دارد.
خبرگزاری میزان - اکران نوروزی سینماهای کشور با نمایش هفت فیلم از هفته پایانی اسفند ماه سال ۱۴۰۰ آغاز شده و تاکنون فیلم سینمایی «سگ بند» با عبور از مرز ۲۵ میلیارد تومان فروش در رتبه نخست این جدول قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکران هفت فیلم سینمایی چرخه اکران نوروزی در حالی رخ می دهد که سه فیلم نخست فروش نسبتا خوبی داشته اند، البته این میزان فروش در مقایسه با اکران نوروزی در سالهای گذشته روندی نزولی داشته است.
در میان آثار اکران شده دو فیلم روز صفر از سعید ملکان و مرد بازنده از محمدحسین مهدویان هنوز به فروش چهار میلیارد تومانی نرسیده اند اما ناکام واقعی جدول فروش بدون شک فیلم سینمایی «قدغن» با بازی سام درخشانی است که صد میلیون تومان فروخته و قعرنشین جدول است، همچنین سینمای کودک هم تجربه خوبی در اکران نوروزی نداشته و فیلم «گل به خودی» در کل چهارصد میلیون تومان فروش داشته است.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنیدسگ بند
فروش: ۲۵۳,۰۵۵,۲۹۰,۰۰۰ ریالکارگردان: مهران احمدی
بازیگران: امیر جعفری، مهران احمدی، بهرام افشاری، میرطاهر مظلومی، نازنین بیاتی
خلاصه داستان: هیچ وقت گول اسم و ظاهر آدمها رو نخورید؛ لشکر هیتلر با اون عظمت، اسمش نازی بود.
موقعیت مهدی
فروش: ۹۸,۸۸۴,۶۴۷,۵۰۰ ریال
کارگردان: هادی حجازی فر
بازیگران: هادی حجازی فر، وحید آقاپور، روح الله زمانی، امیر شمس، ژیلا شاهی
خلاصه داستان: داستان زندگی فرمانده لشگر عاشورا مهدی باکری را در شش پرده، از زمان آشنایی با همسرشان و ازدوجشان تا هنگام شهادت، روایت میکند.
شادروان
فروش: ۸۳,۹۲۴,۱۲۰,۰۰۰ ریال
کارگردان: حسین نمازی
بازیگران: نازنین بیاتی، سینا مهراد، رضا رویگری، بهرنگ علوی، رویا تیموریان
خلاصه داستان: نادر پس از فوت ناگهانی پدرش برای تسویه حساب با بیمارستان، مخارج مراسم تدفین و همچنین حضور میهمانان و اقوام برای مراسم دفن و ختم، با مشکلات پیشبینی نشدهای دست به گریبان میشود.
روز صفر
فروش: ۶۸,۷۹۰,۲۲۰,۰۰۰ ریالکارگردان: سعید ملکان
بازیگران: امیر جدیدی، ساعد سهیلی، محمدرضا مالکی، مهدی قربانی
خلاصه فیلم: داستان فیلم برگرفته از زندگی عبدالمالک ریگی و نحوهی دستگیری او توسط ماموران سازمان اطلاعات است.
مرد بازنده
فروش: ۵۴,۵۹۷,۸۲۰,۰۰۰ ریالکارگردان: محمدحسین مهدویان
بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادی ور، مهدی زمین پرداز، مجید نوروزی، بابک کریمی
درباره فیلم: احمد خسروی، در گیر و دار زندگی شخصی پرمسئلهاش، مسئول رسیدگی به پروندهای رازآلود میشود. پروندهای که روند کشف آن با شکها و نگرانیهای احمد در میآمیزد و زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد.
گل به خودی
فروش: ۵,۹۵۰,۳۳۵,۰۰۰ ریالکارگردان: احمد تجری
خلاصه داستان: با فضایی موزیکال، قصه آمال و آرزوهای چند کودک است که در پرورشگاه زندگی میکنند و به کمک چند عروسک وارد ماجراهایی فانتزی میشوند.
همچنین فیلم سینمایی «قدغن» ساخته مجید مافی با فروشی معادل ۲,۲۲۹,۰۰۵,۰۰۰ ریال در رتبه هفتم و آخر از میان هفت فیلم اکران شده نوروزی قرار دارد.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار سینما سینمای ایرانمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار سینما سینمای ایران میلیارد تومان اکران نوروزی فیلم سینمایی خلاصه داستان هفت فیلم سگ بند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۸۸۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
به گزارش قدس آنلاین، سالهاست دربارۀ اهمیت اینکه سینمای ایران، پا در گام همکاری با کشورهای دیگر بگذارد و به بازارهای فرهنگی فرامرزی بیندیشد، نوشتهایم و بحث کردهایم و اینک فیلمی روی اکران است که با همه فراز و نشیبهای حقوقی و فنی، بالاخره توانسته است این سد را بشکند و با سینمای ترکیه به عنوان یکی از پررونق ترین و جدی ترین بازارهای هنری منطقه، با حضور بازیگران و عوامل فنی برگزیده دو کشور همکاری نسبتاً موفقی داشته باشد. دومین جنبۀ اهمیت این فیلم، این است که دربارۀ شخصیتها و چهرههای مهم فرهنگی کشور ما ساخته شده است. ساختن فیلمی پرفروش که تماشاگران را با زندگی شخصیتهای مهمی چون مولانا و شمس تبریزی آشنا کند، یکی از غفلتهای سینمای ایران در همه سالهای اخیر بوده است که این مهم هم انجام شده است و از این منظر باید به حسن فتحی و تیمش تبریک گفت.
چالشی مهم در برابر فیلمهای تاریخی
ساختن فیلمی که از یک سو به گذشته و تاریخ واقعی بپردازد و از سوی دیگر برای مخاطب کشش داشته باشد، به راستی کار سختی است. فیلمهای تاریخی ما معمولاً به ملغمهای از جملات ادبی، پند و اندرز و آواز خوانندگان تبدیل میشود و داستان ندارند. برای همین است که سختی انتخاب قصهای برای آشنا کردن مخاطب با تاریخ، در سینما و بخصوص سینمای ایران صدچندان است. در این گونه فیلمها، دخیل کردن تخیل و ساختن شخصیتها و مکانهای خیالی برای جذاب کردن داستان یک چالش مهم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلمها و سریالهای ایرانی که درباره تاریخ گذشته سرزمین ما ساخته میشود، به تحریف تاریخ (هر کدام در حد و حدودی متهم هستند.) در اینجاست که اهمیت تحقیق و بهرهمندی از آثار کسانی که با متون و رویدادهای تاریخی آشنا هستند، بیشتر میشود. در مورد مولانا و شمس دست ما برای آگاهی از رویدادهای زندگی، شخصیت و تفکرات آنان بسته نیست. اگرچه هنوز برای پژوهش درباره آنها و دوران پرفراز و نشیب زندگیشان، راههای نپیموده زیاد است اما حداقل میتوانیم به برخی کتاب ها وپژوهش های صورت گرفته اعتماد کنیم و از نوشتههای کسانی چون دکتر زرین کوب بهره ببریم. برای انتقال مفاهیمی که مولانا و شمس دربارۀ آنها سخن میگویند، به آثاری نیاز داریم که نه تنها درباره ویژگی ها و دوره های زندگی آنها سخن میگوید، دوران تاریخی آنها را به خوبی میشناسد، جریانهای معارض فکری و عرفانی موجود را بررسی کرده و برای مخاطب به خوبی روشن میکند که اهمیت کاری که مولانا کرده است، چیست. کتاب هایی مانند «پله پله تا ملاقات خدا» که هم روایتی داستانی دارد، هم زبانی ساده و هم از نظر استناد تاریخی شبههای در آنها نیست.
یک شمس تبریزی مهربان
تیم تولید «مست عشق» به جای اینکه به این روایت درست، پژوهشمند و جامع نگر از داستان مولانا و شمس توجه کند، روایتی از زندگی این دو شخصیت به دست داده است که بیشتر با خوانش ترکیه از مولانا تطبیق دارد. خوانش رایج در ترکیه امروز که اوج آن را در «ملت عشق» الیف شفق(شافاک) میتوان دید، مولانا و شمس را از بستر تاریخی و مفهومی خود خارج میکند و به آنها چهره دو مرد سکولار رمانتیک میدهد که همه چیز را در عشق و مهربانی میبینند، با مذهبیها در جنگند و جانشان را در این راه میدهند و نتیجه همه مبارزه هایشان میشود رقص و سماع ( که البته در تیتراژ فیلم به سما تبدیل شده است!). این خوانش هم امروزی است، هم خطری ندارد و هم مولانا و هر شخصیت تاریخی دیگر را به یک سوژه خوب برای تبدیل شدن به یک جاذبه گردشگری و منبعی برای پول درآوردن تبدیل میکند. شمس و مولانای «مست عشق»از همین جنسند. این تحریف در شخصیت شمس تبریزی شدیدتر است. آنچه ما از گفتههایی که از او باقی مانده است و نوشتهها و گفتههای دیگران و اسناد تاریخی درباره شمس میدانیم، با موجودی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، بسیار متفاوت بوده است. به یاد داشته باشیم که شمس شخصیتی تندخو، آشفته و البته مغرور بوده است. شاید آنهایی که «مست عشق» را دیدهاند تعجب کنند اگر بدانند در داستان ازدواج او با دختر خواندۀ مولانا، کیمیا خاتون، دخترک از ابتدا این ازدواج را خوش نمیداشت و هرگز دلش با شمس که چهل سال از او بزرگ تر بود و شخصیتی بی ثبات داشت، صاف نشد و البته اینکه بنا بر برخی روایتها متهم اصلی مرگ یا بهتر بگوییم قتل این دخترک بی نوا همین شمس تبریزی است.
جلالالدین محمد تهرونی
برای داستانی کردن تاریخ و تبدیل آن به یک قصۀ جذاب، یکی از راه ها این است که وقتی قصهای جذاب نداریم، از دل واقعیت های تاریخی قصهای بیرون بکشیم و «مست عشق» هم همین کار را کرده است؛ خلق یک داستان معمایی و پلیسی دربارۀ مرگ شمس تبریزی. این تهمید البته داستان را جذاب کرده است و مخاطب را به دنبال خودش میکشد اما تاریخ را به شکل عجیب و غریبی به شکلی در میآورد که کارگردان و نویسنده دلشان میخواهد. برای مثال وقتی یک کارآگاه برای حل ماجرای گم شدن شمس خلق میکنیم، او باید وظیفه خودش را به پایان برساند و در «مست عشق» سرنوشت شمس تبریزی روشن میشود اما سوال اینجاست که اگر همه چیز به همین خوبی و خوشی به پایان رسیده است، چرا مولانا در تمام سالهای بعد از شمس، فراق او را به صورت شعر فریاد میزده و از در و دیوار میپرسیده که شمس کجاست و چه شد؟ مشکل اصلی بیرون کشیدن داستانی از دل داستان شمس و مولانا این است که تاریخ را هم مجبوریم جا به جا کنیم و برای قونیه اداره شهربانی بسازیم که در اوج درگیری سلجوقیان روم با یکدیگر و در حالیکه آنان زیر فشار خردکنندۀ ایلخانان مغول و اختلافات داخلی درحال فروپاشی بودند، نگران درویشی بدزبان باشند که گم شده است، همین جا به جاییهای تاریخی و انتقال دادن گذشتهای دور به امروز، باعث میشود که مولانا هم در کودکی با پدرش با لهجه تهران سخن بگوید!
آرش شفاعی